انا لله و انا الیه راجعونخدا رحمت کند مرحوم حیدری وجودی رامردی اهل دل، اهل عرفان، و اهل خدا بود. آرام و متین و باوقار.سال‌های ۸۲ تا ۸۵ خورشیدی، که به حسب وظیفه، در کابل خدمت می‌کردم، گاه گاه، به کتابخانه عامّه می‌رفتم که ایشان در آنجا کار می کرد، و می نشستیم و صحبت […]

انا لله و انا الیه راجعون
خدا رحمت کند مرحوم حیدری وجودی را
مردی اهل دل، اهل عرفان، و اهل خدا بود. آرام و متین و باوقار.
سال‌های ۸۲ تا ۸۵ خورشیدی، که به حسب وظیفه، در کابل خدمت می‌کردم، گاه گاه، به کتابخانه عامّه می‌رفتم که ایشان در آنجا کار می کرد، و می نشستیم و صحبت می کردیم و شعر می خواندند، یا در برنامه هایی که داشتیم ایشان را دعوت می‌کردیم و حاضر می شدند و سخنرانی می کردند. آن زمانها مرحوم نیلاب رحیمی رئیس کتابخانه عامه هم هنوز در قید حیات بودند.
با وجود کهولت سن، بزرگوارانه دعوت ما را می پذیرفتند، در نزد همگان هم مقبولیت داشتند و از سخنان و گفته های ایشان مستفید می‌شدند.
بسیاری از کتابهای اشعار خود را لطف کرده به من دادند. طبع لطیف و بلند ایشان باعث سرایش اشعاری وزین، سلیس و روان می شد.
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است در جریده عالم دوام ما
خدایشان رحمت کند و به بازماندگان آن مرحوم اجر و صبر عنایت فرماید.

دکتر محمد کاظم کهدویی – عضو هیات امناء انجمن دوستی ایران و افغانستان

شعری از مرحوم حیدری وجودی

راست بگو چه ديده‌ای كز همگان رميده‌ای
كز همگان رميده‌ای راست بگو چه ديده‌ای
شام بُدی سحر شدی قطره بُدی گهر شدی
تلخ بُدی شكر شدی قندِ كه‌را چشيده‌ای؟
دست‌و دل‌و زبانِ تو جسم شريف‌و جان تو
مست‌شد از جهانِ تو تا چه‌فسون دميده‌ای

رحلت عارف بزرگ و شاعر شهير افغانستان دل همه عاشقان زبان پارسی را به درد آورد.
اين ضايعه بزرگ را به همه اهالی فرهنگ و ادب تسليت عرض مي‌كنم.