“زیر نور ماه به نیمرخت نگاه می‌کنم، پسرکم. معصومانه به خواب رفته‌ای و مژه‌هایت را که به زیبایی خطوط خطاطی‌اند، روی هم گذاشته‌ای. تو خوابیده‌ای چون باورت به من بی‌نهایت است و هیچ قدرتی این باور را از بین نمی‌برد..” این یکی از سطرهای پایانی “دعای دریا” کتاب جدید خالد حسینی است که آن را […]

“زیر نور ماه به نیمرخت نگاه می‌کنم، پسرکم. معصومانه به خواب رفته‌ای و مژه‌هایت را که به زیبایی خطوط خطاطی‌اند، روی هم گذاشته‌ای. تو خوابیده‌ای چون باورت به من بی‌نهایت است و هیچ قدرتی این باور را از بین نمی‌برد..” این یکی از سطرهای پایانی “دعای دریا” کتاب جدید خالد حسینی است که آن را با الهام از عکس جسد بی‌جان آلان کردی در یکی از سواحل مدیترانه، نوشته است. عکسی که در سال ۲۰۱۵ واکنش‌های جهانی خلق کرد و بسیاری آن را نقطه عطفی در بحران پناهجویان در چند سال اخیر می‌دانند.

“دعای دریا” مونولوگ (تک‌گویی) یک پدر مهاجر سوری است که کودکش را در بغل دارد و منتظر عبور از دریا برای رسیدن به اروپا است و با پسر به‌خواب‌ رفته‌اش درباره گذشته‌های زیبا و هراس غرق شدن و ناتوانی او در برابر دریا درد دل می‌کند.

سه‌شنبه‌شب (۴ سپتامبر) رویال فستیوال هال، یکی از تالارهای بزرگ در مرکز لندن پر از طرفداران خالد حسینی شده بود که برای شنیدن حرف‌های او درباره کتاب جدیدش در این مراسم شرکت کرده بودند. او با دیدن صدها نفر در سالن گفت که در سال ۲۰۰۳ در اولین مراسم کتاب نخستش فقط پنج نفر شرکت کرده بودند.

خالد حسینی، نویسنده افغان-آمریکایی ۵۳ ساله با کتاب بادبادک باز (در افغانستان: گُدی‌پران‌باز/کاغذپران‌باز) در سال ۲۰۰۳ شهرت جهانی یافت و پس از آن دو رمان دیگر با نام‌های “هزار خورشید تابان” و “کوه‌ها طنین انداخت” را نوشت و در مجموع بیش از ۵۵ میلیون نسخه از کتاب‌هایش در سراسر جهان به فروش رفته است.

او به مناسبت سومین سالمرگ آلان کردی و انتشار کتاب جدیدش در مراسمی در لندن سخنرانی کرد و نشست خبری برگزار کرد و بخشی از “دعای دریا” را خواند. خالد حسینی که خودش در پانزده سالگی در آمریکا پناهنده شد،”دعای دریا” را به آلان و هزاران مهاجری تقدیم کرده که هنگام فرار از جنگ و مصیبت جان باخته‌اند.

بنا به گزارش آژانس پناهندگان سازمان ملل تنها در سال جاری ۱۶۰۰ نفر در راه رسیدن به اروپا ناپدید شده و یا جان باخته‌اند.

او گفت:”وقتی عکس آلان کردی را دیدم، خودم را به عنون کسی که پدر دو فرزند است، به جای پدر او قرار دادم که وقتی عکس پسرش را در آن حالت ببیند چه احساسی خواهد داشت. سکوت کردن در این باره برای من غیر ممکن بود و با این کتاب خواستم به این کودک و هزاران پناهجوی دیگر ادای احترام کنم.”

دعای دریا

“دعای دریا” که تاکنون به ۳۶ زبان از جمله فارسی ترجمه شده است، کتاب کوچک مصور چند صد کلمه‌ای است. ویژگی اصلی‌اش این است که هر صفحه‌اش با طرح‌های و نقاشی‌هایی از دان ویلیامز مزین شده است. نقاشی‌های این کتاب هم وضعیت پناهجویان و مهاجران و مسیرهایی را به تصویر می‌کشد که آنها برای رسیدن به مکانی امن طی می‌کنند.

متن انگلیسی این کتاب برای اولین بار در سال ۲۰۱۷ در روزنامه گاردین بریتانیا چاپ شد و بعد از آن بر اساس آن ویدیویی با فناوری واقعیت مجازی (وی‌آر) هم ساخته شد.

چند روز پییش اما نسخه انگلیسی مصور آن در بریتانیا از سوی نشر بلومزبری و نسخه فارسی، پشتو و ازبکی آن از سوی نشر نبشت منتشر شده است.

 

پناهنده‌ای که راوی قصه‌های پناهجویان شد

او از سال ۲۰۰۶ که به عنوان سفیر حسن نیت آژانس پناهندگان سازمان ملل ( UNHCR) تعیین شد، فعالیت‌هایش را در حمایت از مهاجران و پناهجویان در چارچوب این سازمان آغاز کرد. کار با سازمان ملل باعث شد با شمار زیادی از پناهجویان و مهاجران در کشورهای مختلف از جمله لبنان و اوگاندا از نزدیک ببیند و به داستان‌های غم‌انگیز زندگی آنها گوش دهد.

او در مراسم “دعای دریا” به انگلیسی با زبانی شیوا و شمرده حرف زد و با روایت‌های تلخ و عاطفی از داستان‌های مهاجرانی که او با آنها حرف زده بود، مخاطبانش را تحت تاثیر قرار داد. یکی از مخاطبان بعد از مراسم گفت که با شنیدن حرف‌های خالد حسینی گریسته است.

خالد حسینی گفت او نگران این است که گسترده شدن دامنه راست‌گرایی در اروپا و آمریکا باعث شود مردم نتوانند تراژدی افرادی را درک کنند که با دشواری تصمیم به ترک خانه و وطنشان می‌کنند.

ککو کامبل، از کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان که چند سال همکار خالد حسینی بوده است، او را یکی از سفیران موفق حسن نیت این نهاد خواند.

نظر به آمار این سازمان در حال حاضر در سراسر جهان حدود ۶۵ میلیون نفر بی‌جاشده و حدود ۲۵ میلیون نفر هم مهاجر و پناهجو وجود دارد.

او به بی‌بی‌سی گفت کار خالد حسینی مثل دیگر سفیران این سازمان بخشیدن وجهه انسانی به مسئله مهاجران و پناهجویان است و کتاب اخیر او هم تلاشی در همین راستاست که از این جهت یکی از کارهای بسیار با اهمیت برای این نهاد است.

 

احساس تعلق به افغانستان

وقتی از خالد حسینی پرسیده شد که چقدر خودش را به افغانستان مرتبط می‌داند، گفت در جایی که من یاد گرفتم قدم بزنم، حرف بزنم و در جایی که نخستین بار با طعم‌های مختلف آشنا شدم، هرگز نمی‌توانم از آن جدا باشم.

او درباره نخستین سفر به افغانستان در سال ۲۰۰۳ و پس از بیست و چند سال گفت. این که وقتی از داخل هواپیما کابل را دید بغضی گلویش را گرفت و می‌خواست گریه کند. خیابان‌ها، شهر و مردم کابل برای او پس از بیست و چند سال دوری از زادگاهش دگرگونه به نظر می‌رسیدند. در همین سفر او وقتی با زنان افغانستان حرف می‌زند و به قصه‌های آنها گوش می‌دهد تصمیم می‌گیرد که در رمان بعدی‌اش “هزار خورشید تابان” به موضوع زنان افغانستان بپردازد.

آخرین سفر او به افغانستان در سال ۲۰۱۱ بود. او همچنین بنیادی برای جلب کمک‌های جهانی به افغانستان ساخته است.

خالد حسینی زمانی که اولین رمانش، بادبادک‌باز را درباره افغانستان نوشت، بیشتر از یک سال از مداخله نظامی آمریکا در افغانستان و پایان حکومت طالبان گذشته بود و نام این کشور همچنان در سرخط خبرهای جهان یاد می‌شد و بسیاری کنجکاو دانستن درباره افغانستان بودند. شاید به همین دلیل است که برای دو سال متمادی از پرفروش‌ترین کتاب‌ها در آمریکا و دیگر نقاط جهان بود.

حالا که بحران مهاجرت و پناهجویی از داغترین مباحث در غرب است، این نویسنده نامدار آستین بالا زده است تا صدای پناهجویان باشد و با روایت داستان‌های پناهجویان توجه ده‌ها میلیون مخاطبش را در جهان به “اهمیت زندگی و مهربانی به آنها” جلب کند.