اشرف حیدری رییس عمومی پالیسی و استراتژی وزارت خارجهی افغانستان که در روند صلح افغانستان از نزدیک دخیل است، در ذیل به پرسشهای متداول دربارهی آخرین تحولات این روند پاسخ داده است. هدف اصلی «روند کابل پیرامون صلح و همکاری امنیتی» چیست؟ رییسجمهور اشرف غنی و رییس اجرایی عبدالله عبدالله روند کابل را در جون […]
اشرف حیدری رییس عمومی پالیسی و استراتژی وزارت خارجهی افغانستان که در روند صلح افغانستان از نزدیک دخیل است، در ذیل به پرسشهای متداول دربارهی آخرین تحولات این روند پاسخ داده است.
هدف اصلی «روند کابل پیرامون صلح و همکاری امنیتی» چیست؟
رییسجمهور اشرف غنی و رییس اجرایی عبدالله عبدالله روند کابل را در جون ۲۰۱۷ دوباره راهاندازی کردند. هدف اساسی روند کابل این است که مطمئین شویم صلح افغانستان از طریق روندی برقرار میشود که همهشمول، تحت مالکیت و رهبری افغانها است؛ جایی که اختیارات به صورت تمام و کمال در اختیار افغانها و دولت افغانستان باشد و از این طریق به ابعاد گوناگون جنگ و خشونت جاری در افغانسان رسیدگی شود. اما ما میدانیم که این امر بدون همکاری نتیجهمحور منطقهیی و بینالمللی غیرممکن است. روند کابل از زمان شروع مجدد آن، به عنوان یک “پلتفرم” فراگیر شناخته شده است که براساس آن همهی تلاشها و ابتکارات دیگر برای حمایت از افغانستان در راستای رسیدن به صلح پایدار و واقعی انجام میشوند. از آنجایی که موفقیت این روند منوط به همکاریهای صادقانه منطقهیی است، ما از همسایهها و شرکای منطقهیی خود خواستار اقداماتی هستیم که برای پایاندادن به خشونت و ایجاد صلح پایدار در افغانستان لازم و ضروری هستند. ما شدیدا باورمندیم که چنین تدابیری مثبت و به نفع کل منطقه ختم خواهند شد.
روند کابل تاکنون چه دستاوردی در راستای بازگرداندن صلح در افغانستان داشته است؟ آیا کنفرانس اخیر تاشکند در حمایت از روند کابل، نتیجهیی داشته است؟
اساسا ما از طریق روند کابل قادر به برقراری هماهنگیهای استراتژیک میان تلاشهای بینالمللی صلح در حمایت از دولت افغانستان شدهایم. این امر به اطمینان از اینکه روند کابل تحت رهبری و مالکیت افغانها است و به موجب آن هدف نهایی ما از موفقیت این روند -که در آن ما به تدریج به توافق سیاسی پایدار با عناصر آَشتیپذیر مخالفان مسلح از جمله طالبان دست مییابیم- برآورده میشود، کمک کرده است. در چارچوب روند کابل، شرکای منطقهیی و بینالمللی کلیدی افغانستان –حدود ۳۰ کشور و سازمانهای بینالمللی از جمله ناتو، سازمان ملل و اتحادیه اروپا- تاکنون دوبار در کابل (جون ۲۰۱۷ و فبروری ۲۰۱۸) ملاقات کردهاند. در هر دو نشست، شرکتکنندگان تمام و کمال از ابتکار صلح افغانستان حمایت و پشتیبانی کرده و از طالبان خواستهاند تا خشونت و حملات تروریستی علیه مردم رنجدیدهی خودشان را متوقف و صلح از طریق گفتگو را برگزینند. به همین ترتیب ۲۱ کشور و سازمانهای بینا دولتی که در ۲۷ مارچ در تاشکند گردهم آمدند، بار دیگر از طالبان خواستار پذیرش پیشنهاد صلح افغانستان و توقف خشونت شدند.
پیشنهاد صلح رییسجمهور غنی به طالبان مستلزم چه چیزی است؟ آیا پیششرطی در کار است؟
پیشنهاد صلح بدون پیششرط رییسجمهور بر پایهی اعتقاد ما به برابری مشترک همهی افغانها و حق آنها برای زندگی در صلح و عزت است. این شامل طالبانی میشود که آشتیپذیر هستند و براساس چند تعهدی که من میخواهم به آنها اشاره کنم، مصالحه با ملت و حکومت را انتخاب میکنند.
اول، ما آتشبس را پیشنهاد کردهایم، امری که به هر دو طرف برای اعتمادسازی و رسیدن به توافقی که طالبان را قادر میسازد به عنوان یک حزب سیاسی عرض اندام کنند و به دنبال آن در یک انتخابات فراگیر، معتبر، آزاد و منصفانه سهیم شوند، فرصت مکث میدهد. دوم، پیشنهاد صلح دولت براساس یک چارچوب قانونی عمل میکند که شامل بازنگری قانون اساسی، تحقق عدالت، حل شکایات و همچنین آزادی زندانیان و حذف نام رهبران و فرماندهان طالبان [که حاضر به مصالحه شدهاند] از فهرست تحریمها میشود. سوم، در طول روند صلح و پس از پایانیافتن خصومتها، ما امنیت آن عده از طالبان و خانوادههای شان را که با دولتی مصالحه کردهاند تضمین و به ادغام مجدد جنگجویان سابق طالبان با زندگی غیرنظامی کمک خواهیم کرد. در عینحال ما بازگشت مهاجران از خارج کشور و آوارگان داخلی در داخل کشور را تسهیل و به اسکان مجدد آنها، آنطور که موثر باشد، از طریق برنامههای توسعه اقتصادی و اجتماعی که نیازهای کوتاه و درازمدت آنها به منظور ادغام در جامعه را برآورده میکند، کمک خواهیم کرد.
پاسخ طالبان تاکنون چه بوده است؟
ما هنوز منتظر پاسخ طالبان هستیم. ما میدانیم که آنها برای بحث در مورد پیشنهاد صلح بیسابقهی دولت افغانستان و اقدام به مذاکره مستقیم با ما به زمان نیاز دارند. یگانه نگرانی ما این است که عدم استقلال آنها و نفوذ و کنترل خارجی بر این گروه ممکن است پاسخدهی آنها به پیشنهاد ما را با تاخیر بیشتر روبرو کند. جامعه جهانی این گروه را به ملاحظه این پیشنهاد و برداشتن گامی به جلو برای گفتگو با دولت افغانستان تشویق کرده است. اما ما با درک اینکه هر گونه روند صلح پیچیده و طولانی است، صبر و استقامت استراتژیک را به کار میبندیم. صلح افغانستان با توجه به کثرت بازیگران که روند را تحت تاثیر قرار میدهند، حتی پیچیدهتر هم هست.
با توجه به این، چرا تلاشهای مداوم افغانستان برای صلح تحت روند کابل به رغم حمایت بینالمللی نتوانسته به بار بنشیند؟
هرچند افغانستان از سال ۲۰۰۱ تا کنون در هر بخشی پیشرفت قابلتوجهی داشته است اما متاسفانه این کشور همچنان به حیث خط مقدم منطقه و جهان در امر مبارزه با تروریسم، مواد مخدر و جرم و جنایت باقی مانده است. بین سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ حدود ۷۵ هزار تن از مردم بیگناه ما به شمول زنان و کودکان به خاطر حملات بیوقفهی تروریستی بر روستاها، شهرها و موسسات دولتی و خصوصی کشته و زخمی شدهاند.
این تاوان شدیدا غمانگیزی است که افغانها هر روز به خاطر نبود اجماع منطقهیی در مورد ثبات و توسعه درازمدت و پایدار افغانستان میپردازند. همسایههای ما در عمل بر مبنای این واقعیت که یک افغانستان باثبات متضمن و فراهمآورنده یک منطقهی باثبات است، ناکام بودهاند. با وجود اینکه اجماع در مورد نیاز به آوردن ثبات در افغانستان اغلب در لفاظیها پدیدار میشود اما، این به سختی میتواند به نتایج ملموس برای دستیابی به صلح پایدار –که مردم افغانستان آرزوی آن و بیشترین شایستگی آن را دارند- بیانجامد. متاسفانه اجماع نامطلوب منطقهیی در مورد افغانستان برخواسته از ترجیحات بازیگران دولتی برای پیشبرد اهداف جیواستراتژیک شان، از طریق استفادهی ابزاری از بازیگران غیردولتی مانند طالبان و سایر گروهها است.
به عنوان مثال، اجتناب عمدی پاکستان از همکاری با افغانستان براساس رویکرد دولت-به-دولت همچنان باعث اختلال در روند صلح افغانستان میشود. این رویکرد پاکستان با موثریت هرچه تمام بسیاری از ابتکارات صلح را که از سوی دولت افغانستان با حمایت متحدان و همکاران بینالمللی کلیدیاش –از جمله ایالات متحده و چین- دنبال میشدند، مختل و از مسیر خارج کرده است. به همین دلیل است که خشونت جاری و ویرانگر در افغانستان، جنگی میان افغانها نه بل یک منازعه پیچیده است که بر کشور ما تحمیل شده. در نتیجه تروریستهای منطقهیی و فرامنطقهیی از نبود اجماع و همکاری بینا دولتی برای گسترش هرچه بیشتر فضای عملیاتی شان در سرتاسر افغانستان سواستفاده کرده و برای خود جایگاهی برای تضعیف ثبات و موفقیت منطقهیی دستوپا کردهاند.
طالبان چهکسانی هستند و دقیقا چگونه توانستهاند کارزار بیرحمانهی خود علیه دولت و مردم افغانستان را ادامه بدهند؟
طالبان یک نیروی نیابتی افراطی است که پاکستان آن را در سال ۱۹۹۴ برای بیثباتسازی افغانستان ایجاد و راهاندازی کرد. هرچند این کشور در ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۱ برای انکار مالکیت طالبان –که رژیم ظالمانهی آن در سال ۲۰۱۱ سرنگون شد- عقب گرد زد اما در دورهی پسا یازدهم سپتامبر به بازسازی جنبش طالبان اقدام کرد. با وجود تلاشهای مداوم افغانستان برای برقراری همکاری با پاکستان در سطح دولت-به-دولت به منظور رسیدگی به نگرانیهای مشروع دو طرف، پاکستانیها اما تمایلی به همکاری نداشته و به فراهمآوری پناهگاههای امن و دیگر ابزار عملیاتی برای طالبان ادامه دادهاند، تا این گروه بتواند کارزار تروریستیاش در سراسر افغانستان را حفظ کند؛ کارزاری که روزانه جان دهها انسان بیگناه را میگیرد و دهها تن دیگر را مجروح میکند. به همین دلیل است که ما از استراتژی جدید ایالات متحده برای جنوب آسیا و افغانستان استقبال کردیم. این استراتژی برخلاف استراتژیهایی که توسط دولتهای پیشین ایالات متحده دنبال میشد، در پی مقابله با تهدیدهای درهم پیچیدهی افراطگرایی و ترویسم است؛ دو پدیدهیی که به دنبال یافتن حمایتهای دولتی هستند. برای پیروزی روند صلح افغانستان ما شدیدا به این باوریم که حمایت دولتهای منطقه از طالبان و فعالیتهای تروریستی این گروه باید پایان یابد.
آیا طرحی برای ایجاد یک منطقهی حائل یا منطقهی امن برای طالبان وجود دارد؟
نه. کل افغانستان به محضی که طالبان خشونت علیه مردم افغانستان را متوقف کنند به طور بالقوهیی امن و صلحآمیز است. افغانها بارها از مخالفان مسلح خواستهاند که به جای یک استراتژی خارجی که از طالبان برای کشتن مردم (خودشان) و نابودی کشور زیبای (خودشان) سواستفاده میکند، پیشنهاد صلح دولت افغانستان را بپذیرند.
با وجود تلاشهای بینالمللی برای صلح، چرا طالبان هنوز ترجیح میدهد به جای دولت افغانستان با ایالات متحده گفتگو کند؟
طالبان توسط حامی مالی خارجی خود هدایت میشود تا عمدا دولت افغانستان را به چالش بکشد. آنها با امتناع از گفتگو با ما سعی میکنند مشروعیت دولت افغانستان را که رهبری آن از سوی مردم افغانستان انتخاب شده، تضعیف کنند. افغانها به جای افراطگرایی و تروریسم که قدرت کمدوام طالبان بر آن بنا شده بود، دموکراسی و آزادی را در آغوش گرفتهاند. بررسیهای پیهم بنیاد آسیا نشان میدهد که افغانها محکم پشت دولت افغانستان و ادامه نظام برپایه قانون اساسی فعلی کشور، علیه هرچیزی که طالبان از آن نمایندگی میکند، ایستادهاند.
آغاز گفتگو با طالبان چه زمانی ممکن است؟ آجندای اولیه چه خواهد بود؟ و سهامداران منطقهیی و بینالمللی در روند صلح افغانستان چگونه میتوانند دولت افغانستان را در رسیدن به نتایجی که افغانستان به دنبالش است حمایت کنند؟
حالا که افغانستان سالها مشکلات و موانع سد راه ایجاد، توسعه و ارائه یک پیشنهاد عالی برای صلح را پشت سر بگذارد، ما آماده هستیم که مذاکرات صلح فوری، مستقیم و رو-در-رو را با رهبران طالبان برگزار کنیم. ما با انعطافپذیری ابتدا کابل و بعد یک کشور اسلامی یا یک کشور سومی را که مورد توافق هر دو جانب باشد برای ملاقات و نشست پیشنهاد میکنیم. ما آرزو میکنیم نشستهای اولیهی ما روی بحث واقعی در مورد تعهدات مان متمرکز باشد تا به تدریج از راه مذاکره به توافقهایی در راستای یک معاهده صلح دست یابیم که از سوی دو طرف پذیرفته و اجرا شود. روند مذاکره و توافقنامهیی که ما در سال گذشته با حزب اسلامی به آن دست یافتیم، نمونهیی روشنی از یک گفتگوی موثر بینا افغانی است که باید دو طرف را در راستای هدف مشترک ما برای پایاندادن به سالها جنگ و خشونت مرگبار در کشور مان هدایت کند.
در مورد اینکه جامعه بینالمللی چگونه میتواند به ما کمک کند، افغانستان از تمام کشورهای ذینفع و حامیان روند صلح افغانستان [تحت مالکیت و رهبری افغانها] میخواهد حداکثر بیطرفی را به کار بسته و از هرگونه دخالت در مذاکرات صلح بینا افغانی که قرار است توسط شورای عالی صلح در چارچوب روند کابل و در راستای یک نتیجه مطلوب اداره شود، خودداری کنند. به عبارت دیگر، طالبان باید پیام واضحی را دریافت کنند و آن اینکه منطقه و جامعه بینالمللی در طول آغاز، پیشرفت و موفقیت گفتگوهای صلح تمام و کمال همگام و همنوا با دولت و مردم افغانستان اند. تجارت بینالمللی نشان داده که ارسال “سیگنالها” و پیامهای درهموبرهم به گروههای متخاصم روند [صلح] را تضعیف و خراب میکند.
و برای تقویت تلاشها صلح مان، من درخواست کنفرانس تاشکند از بازیگران منطقهیی و بینالمللی را تکرار میکنم، و آن اینکه، برای تطبیق یک راهبرد منطقهیی مبارزه با تروریسم و مواد مخدر، که از سوی مشاور امنیت ملی افغانستان حنیف اتمر، در دومین نشست روند کابل در فبروری گذشته پیشنهاد شد، وارد عمل شوند. این امر به طور موثری شبهنظامیان آشتیپذیر را از میدان جنگ بازداشته و در همانحال دیگران را برای پذیرش پیشنهاد صلح و پیوستن به این روند تحت فشار قرار میدهد. همانطور که در کنفرانس تاشکند گفتیم، ما مشتاقانه منتظر یک کنفرانس منطقهیی هستیم که در آن ما و همسایههای مان برای توافق در مورد مفاد و مقاصد چنین استراتژی در مطابقت با تعهدات ما به قطعنامههای شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل متحد و نیز استراتژی جهانی ضد تروریسم سازمان ملل متحد، ملاقات کنیم.
Sunday, 22 December , 2024