اشرف غنی با درک شرایط حساس کنونی و به احتمال قوی پس از آنالیز دقیق و عمیق، اهداف، منافع نگرانی‌ها و دغدغه‌های ایران در افغانستان، راهی تهران شده است تا با رئیس جمهوری جدید این کشور، طرح تازه‌ای برای رابطه دو همسایه بریزند. اشرف غنی؛ رئیس جمهوری در رأس هیاتی به منظور شرکت در مراسم […]

اشرف غنی با درک شرایط حساس کنونی و به احتمال قوی پس از آنالیز دقیق و عمیق، اهداف، منافع نگرانی‌ها و دغدغه‌های ایران در افغانستان، راهی تهران شده است تا با رئیس جمهوری جدید این کشور، طرح تازه‌ای برای رابطه دو همسایه بریزند.

اشرف غنی؛ رئیس جمهوری در رأس هیاتی به منظور شرکت در مراسم تحلیف سیزدهمین رئیس ‌جمهور ایران راهی تهران شد.
 
این سفر اگرچه از دو حیث می تواند کم اهمیت به نظر بیاید؛ یکی اینکه مقامات ارشد حدود ۸۰ کشور دنیا در مراسم سوگند سید ابراهیم رئیسی؛ سیزدهمین رئیس جمهور ایران به تهران سفر کرده اند، دوم اینکه شرکت در مراسم تحلیف رییس جمهوری جدید، سفری تشریفاتی محسوب می‌شود.
 
با این حال، حضور در سطح رئیس‌ جمهور در مراسم ادای سوگند رئیس جمهور یک کشور دیگر، پیامی معنادار برای تمایل به منظور تقویت و تحکیم و گسترش روابط همه جانبه دو کشور به حساب می آید.
 
این مهم به ویژه درباره اشرف غنی و ایران از اهمیت مضاعف برخوردار است؛ زیرا او رئیس جمهوری دانسته می شود که به دلیل برخی موضع گیری ها و اعمال شماری از سیاست های بحث برانگیز از جمله درباره مدیریت آب های سرزمینی افغانستان و ایجاد سدهای فراوان در این زمینه، تصویری منفی و نه چندان مطلوب در نزد مقام های سیاسی و مراجع رسانه ای ایران دارد.
 
با این حال، او در شرایطی به ایران سفر می کند که دولت کابل از سوی متحدان به اصطلاح استراتژیک و حامیان شناخته شده غربی اش تنها گذاشته شده و در معرض آماج و تهاجم همه جانبه گروه طالبان قرار دارد؛ گروهی که در پی توافق با امریکا مبنی بر خروج کامل نیروهای خارجی از افغانستان، قدرت لازم برای ساقط کردن دولت مورد حمایت غرب در کابل را به دست آورده است.
 
به این ترتیب، سفر اشرف غنی به تهران از جمله می تواند به این هدف صورت گرفته باشد که او حمایت رقبا و دشمنان امریکا را از دولت خود به دست آورد و برای بقای آن بر این حمایت تکیه کند.
 
اگرچه تهران در سال‌های اخیر تلاش کرده است ارتباطات خود با طالبان را گسترش دهد و برخی نگرانی ها و دغدغه های خود را در خصوص اوضاع امنیتی افغانستان، از کانال طالبان پیگیری کند؛ اما سیاست کلی و رسمی جمهوری اسلامی، همواره حمایت از دولت قانونی افغانستان، تاکید بر حفظ دستاوردهای ۲۰ ساله به ویژه جمهوریت و پشتیبانی از روی کار آمدن دولتی با حمایت و رای مستقیم مردم افغانستان بوده است.
 
از جانب دیگر، ایران درباره قدرت‌گیری بحث برانگیز نیروی اهریمنی داعش در افغانستان نگرانی های جدی و عمیق دارد؛ زیرا می داند که این پروژه ضد امنیتی از سوی چه کسانی حمایت می شود و اهداف میان مدت و بلندمدت آن به ویژه برای منطقه و جهان چیست.
 
در این میان، از نظر جناح بندی های سیاسی داخل ایران، سید ابراهیم رئیسی از جناح راست و رادیکال نظام جمهوری اسلامی نمایندگی می کند؛ بنابراین او در نقطه مقابل حسن روحانی قرار می‌گیرد که رییس جمهوری از جناح اصلاح طلب بود.
 
بر بنیاد این مسائل، سفر اشرف غنی به تهران چندان هم تشریفاتی محسوب نمی‌شود.
 
او با درک شرایط حساس کنونی و به احتمال قوی پس از آنالیز دقیق و عمیق، اهداف، منافع نگرانی‌ها و دغدغه‌های ایران در افغانستان، راهی تهران شده است تا با رئیس جمهوری جدید این کشور، طرح تازه‌ای برای رابطه دو همسایه بریزند. تفاوت رویکرد رئیسی و روحانی نیز امیدهای آقای غنی برای دست یافتن به اهداف تعیین شده خود در این سفر را تقویت کرده است.
 
او احتمالاً با این انتظار به تهران رفته که دولت سید ابراهیم رئیسی به طالبان به مثابه تهدیدی امنیتی برای ایران نگاه کند و بر مواضع و سیاست های دولت افغانستان در زمینه سرکوب طالبان، اعتماد و از آن پشتیبانی کند و نگرانی‌ها و منافع و اهداف استراتژیک خود را نه از مجرای طالبان و گروه های ضد حکومتی دیگر؛ بلکه از طریق دولت کابل بر بنیاد یک همکاری راهبردی طرفینی و مؤثر دنبال نماید.
 
اما اینکه او تا چه میزان در جریان سفر به تهران به اهداف تعیین شده خود نزدیک شده یا دست یافته موضوع است که پاسخ آن را باید در تحولات بعدی افغانستان و نیز ترکیب، ترتیب و چینش مهره های حکومت سید ابراهیم رئیسی به ویژه در حوزه مسائل امنیتی و سیاست خارجی جستجو کرد.
 
در این میان البته این نکته ظریف را نباید از نظر دور داشت که سیاست گذاری خارجی ایران به ویژه در حوزه امنیتی، لزوما در حیطه صلاحیت و مسئولیت رئیس جمهوری و دستگاه‌های رسمی آن کشور نیست؛ با این حال همانگونه که در بالا نیز اشاره شد از آنجا که آقای رئیسی وابسته به جناح راست نظام جمهوری اسلامی محسوب می شود نگاه، سیاست و رویکرد او در قبال مسائل سیاست خارجی مخصوصاً در بعد امنیتی، تفاوت چندانی با استراتژی دستگاه‌های سیاست‌گذار دیگر نخواهد داشت. به همین دلیل می توان انتظار داشت که گفتگوهای دو رئیس جمهور درباره مسائل افغانستان و تحولات جاری و چشم‌انداز آینده آن و نقش و سهم جمهوری اسلامی در آن با آثاری ملموس در کوتاه مدت همراه باشد.