بسم الله الرحمن الرحيم يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ . (مائده/۸) جناب سارنپوه محمد فرید حمیدی لوی سارنوال جمهوری اسلامی افغانستان، معینان و رؤسای لوی سارنوالی و رؤسا و نمایندگان ادارات دولتی و […]

بسم الله الرحمن الرحيم

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ . (مائده/۸)

جناب سارنپوه محمد فرید حمیدی لوی سارنوال جمهوری اسلامی افغانستان، معینان و رؤسای لوی سارنوالی و رؤسا و نمایندگان ادارات دولتی و نهادهای عدلی و قضایی، مهمانان عالیقدر! السلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
در ابتدا افتتاح پروژه مهم زیربنایی در لوی سارنوالی را به شما حضار گرامی و همه منسوبین لوی سارنوالی افغانستان تبریک می گویم و امیدوارم در آینده شاهد افتتاح پروژه های انکشافی دیگری نیز باشیم.

ما در نظام عدلی و قضایی خود همچنان که به ارتقای ظرفیت های مسلکی و علمی و تقویت منابع بشری نیاز داریم، به ارتقای ظرفیت های مادی و فیزیکی و تجهیزات مدرن و تکنالوژی عصری نیز نیاز داریم. خوشبختانه در طول سال های پسین در عرصه منابع بشری شاهد پیشرفت های چشمگیری هستیم که به برکت کسب تحصیلات عالی در داخل و خارج کشور به دست آمده و هم اکنون هزاران تحصیل کرده حقوق و شرعیات حتی در مقاطع بالاتر از لیسانس داریم و جذب پیوسته آنان به نهادهای عدلی و قضایی به شمول سارنوالی و تداوم کورس های ستاژ قضایی و حقوقی، ظرفیت علمی و مسلکی نهادهای ما را تا حد زیادی بالا برده است.
اما با تأسف باید گفت که وضعیت زیربناهای ما برای محاکم و سارنوالی ها و ریاست های عدلیه در ولایات و ولسوالی ها نه تنها رضایت بخش نیست بلکه در بعضی موارد تأسف بار و خجالت آور است. در برخی از مناطق، قضات و سارنوالان ما در تعمیرات بسیار فرسوده و یا در خانه های کرایی و حتی در دکان های کرایی مشغول انجام وظیفه بوده اند و این وضعیت، اعتبار و پرستیژ نظام قضایی کشور را بسیار پایین می آورد و در مقابل طرفین دعوا و در برابر مجرمین و ناقضان قانون و عدالت، به حیثیت و شخصیت قاضی و سارنوال، آسیب می زند.
من به رهبری لوی سارنوالی و ستره محکمه و وزارت عدلیه پیشنهاد می کنم که از هم اکنون که بودجه سال ۱۴۰۰ در حال تنظیم است، طی یک برنامه جامع همه پروژه های ساختمانی و تهیه لوازم و تجهیزات را به وزارت مالیه پیشنهاد کنند. در رهبری حکومت همه ما از این پروژه ها حمایت می کنیم.

حضار گرامی!
علی رغم پاره ای از قضاوت های غیر منصفانه و یا ناآگاهانه در مورد سیستم عدلی و قضایی افغانستان، به باور من در سال های پسین، در تمام عرصه های مربوط به نظام حقوقی و عدلی و قضایی از قانونگذاری گرفته تا فعالیت های پولیس جنایی و سارنوالی و محاکم و ریاست های حقوق و قضایای دولت و وکلای مدافع وتا زندان ها و توقیفخانه ها، در همگی آن ها تحولات اساسی و بنیادی پدید آمده است.
همه ما می دانیم که سارنوالی یک رکن اصلی و اساسی سیستم قضایی است. در نظام قضایی، قضات ایستاده یعنی سارنوالان و وکلای مدافع به همان اندازه اهمیت دارند که قضات نشسته یعنی قضات محاکم اهمیت دارند. هرچند از نگاه شکلی و رسمی فیصله توسط قضات محکمه صادر می شود اما تا منطق و استدلال های محکم سارنوال و وکیل مدافع، ابعاد مختلف قضیه را روشن نگرداند قاضی نمی تواند تصمیم درست و قانونی بگیرد و به همین جهت در بسیاری از موارد دوسیه پس به سارنوالی مسترد می شود تا تحقیق بیشتر صورت گیرد و دلایل و شواهد دقیق تر ارائه گردد.

نقش سارنوالی هم در مبارزه با مجرمین و کاهش جرم و جنایت و هم در تأمین عدالت و حمایت از حقوق اساسی شهروندان، یک نقش بی بدیل است که هیچ نهاد دیگری نمی تواند جایگزین آن شود. در هر نظامی اگر یک سارنوالی مستقل و نیرومند وجود نداشته باشد، عدالت و قانونیت به معنای دقیق آن تأمین نمی گردد. در کشور ما مخصوصا در سال های اخیر حالت های خاص دیگری نیز داریم که نقش سارنوالی در همه آن ها کلیدی است همچون مبارزه با فساد و مبارزه با خشونت علیه زنان که سارنوالی ما با ایجاد سارنوالی های اختصاصی مبارزه با فساد و مبارزه با خشونت علیه زنان موفقیت چشمگیر داشته است.

هرچند تا رسیدن به هدف هنوز هم فاصله زیادی داریم اما به طور قطع می توان گفت که در حال پیشرفت هستیم. بدین جهت من هم از طرف خود و هم از طرف رهبری حکومت از جناب لوی سارنوال و همچنین جناب قاضی القضات و وزیر عدلیه تشکر می کنم و هم این پیشرفت ها را تبریک می گویم و هم یکبار دیگر تأکید می کنم که برای رسیدن به اهداف اصلی که تأمین عدالت و حاکمیت قانون است، تلاش و جدیت و فداکاری و مبارزه بیشتر لازم است تا به شفافیت و قانونیت بیشتری دست پیدا کنیم و باید بدانیم که مبارزه در راه تأمین عدالت، شریف ترین و مقدس ترین مبارزه ای است که مبارزان خود را در تاریخ جاویدانه و نیکنام می گرداند و شما همگی سربازان و مبارزان جبهه عدالت و قانونیت هستید و لازم است که در برابر دشمنان عدالت و ناقضان قانون از همه توان خود کار بگیرید.

نکته مهم دیگری را که در این رابطه باید یادآوری کنم این است که گاهی به طور غیر منصفانه بین نظام قضایی ما و نظام نام نهاد قضایی طالبان مقایسه می شود و این که گویا مردم در برخی از مناطق تحت تسلط طالبان، نزد قاضیان گروه طالب مراجعه می کنند و نظام قضایی آنان را بر محاکم دولتی ترجیح می دهند. این یک مقایسه کاملا بی جا و به اصطلاح قیاس مع الفارق است.
نظام عدلی و قضایی ما یک نظام عادلانه و منصفانه و مبتنی بر قانون است با همه مراحل خاص محاکماتی از کشف تا تحقیق و تا سه مرحله محکمه. در نظام ما حتی بین محاکمه طالبان و غیر طالبان هیچ فرقی وجود ندارد. ما یک فرد را صرف به جهت طالب بودن و یا فکر و عقیده طالبانی داشتن محاکمه نمی کنیم، بلکه مانند هر مجرم دیگر به خاطر ارتکاب جرایم محاکمه می کنیم. اما آنان یک کارمند ملکی و یا نظامی دولت و حتی افراد ملکی و حتی اسیران خود را بدون هیچ جرم و دلیلی و صرفا به خاطر دولتی بودن به صورت صحرایی محاکمه و حتی با شکنجه زجر کش می کنند و این ارتکاب جنایت است و نه محاکمه و در مسایل حقوقی و مدنی نیز بدون هیچ گونه تحقیق و یافتن ادله اثبات به گونه سلیقه ای و بدون در نظر گرفتن معیارهای محاکمه عادلانه حکم صادر می کنند. آنچه طالبان انجام می دهند محکمه صحرایی است که با اختطاف و بدون تحقیق و محاکمه و بدون قانون و قاضی و سارنوال و وکیل مدافع صورت می گیرد.

حضار گرامی!
امروز در شرایط حساسی از جنگ و صلح قرار داریم. حکومت و مردم افغانستان از دیر زمان صدای صلح طلبی خود را بلند کرده بود. ما از سال ها پیش بر این عقیده بودیم که مشکل افغانستان راه حل نظامی ندارد و گروه طالبان به هیچ صورت از طریق نظامی نمی تواند به قدرت برسد. امروز خوشحال هستیم که این گروه و حامیان آن بالاخره دریافتند و پذیرفتند که باید به میز مذاکره با دولت افغانستان حاضر شوند و ما از این جهت بسیار خوشحال هستیم و از این پروسه به تمام معنا حمایت می کنیم. ما امروز بسیار خرسند هستیم که نظام جمهوریت در جنگ و صلح از یک منطق برتر برخوردار است. برتری منطق جمهوریت از چند نگاه برای ما مهم است که به برخی از آن ها اشاره می کنم:

  1. نظام جمهوریت و دموکراسی نظام برتر است:
    جلالت مآب رییس جمهور چند روز پیش در یکی از سخنرانی های خود گفت: «بدون دموکراسی مدیریت افغانستان ناممکن است». همچنین با اشاره به این که در افغانستان نمی توان با زور حکومت کرد، گفت: «یک افغان را نمی توانی به زور به بهشت ببری ولی با ترغیب و رضایت می توانی به جهنم ببری».

این فلسفه سیاسی رئیس جمهور برای ما بسیار ارزشمند و قابل قدر است و باید فلسفه سیاسی همه ما باشد و همگی از آن حمایت کنیم. در این رابطه اسلام حتی در باره دین گفته است: لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی. امروز دوره جبر و اکراه و سیاست حذف و انحصار در افغانستان سپری شده است. ما امروز به برکت دموکراسی و جمهوریت یک جامعه چند صدایی و متنوع و متکثر هستیم بر خلاف گروه هایی شبیه گروه طالبان که چند صدایی را بر نمی تابند و حتی چند صدا بودن از نگاه آنان حرام و خلاف شرع است و یک نوع معصیت و عصیان در مقابل ولی امر تلقی می شود؛ در حالی که در شریعت حتی از اختلاف امت به عنوان رحمت یاد شده است و گفته شده که: فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هداهم الله و اولئک هم اولوا الالباب. (زمر/۱۸) در این آیه شریفه تکثر و چند صدایی پذیرفته شده و کسانی که همه سخنان و نظریات و همه انتقادات را می شنوند و از سخن و نظر بهتر پیروی می کنند، هدایت شدگان از طرف خداوند و صاحبان عقل و خرد نامیده شده اند.

اختلاف نظر در یک جامعه امر طبیعی است. اما در کنار اختلاف نظر و انتقاد سازنده، هماهنگی و وفاق در محور منافع ملی و در مسایل سیاسی مهم کشور نیز برای ما یک ضرورت است و بر این اساس امروز جمهوریت و نظام جمهوری اسلامی کشتی نجات همه ما است. این کشتی اختصاص به فرد یا گروه و قوم خاصی ندارد. همه ما به شمول اپوزیسیون حکومت، در داخل این کشتی از حق خود استفاده می کنیم اما باید همگی از این کشتی صیانت کنیم و هیچ یک از ما حق سوراخ کردن آن را نداریم و نباید به ادعای استفاده از حق خود، همه سرنشینان این کشتی را در معرض خطر غرق شدن قرار دهیم.

  1. ما در عرصه دیپلماتیک نیز از موقعیت برتر برخوردار هستیم:
    امروز رویکرد عمومی جامعه بین المللی و منطقه مبتنی بر حمایت از دولت و موقف جمهوریت و حقوق شهروندی و حفظ دستاوردهای ۲۰ سال گذشته است. استقبال عالی و بی سابقه و در بالاترین سطح ممکن از رئیس جمهور در قطر از نگاه پروتوکول و مذاکرات دو جانبه و اعلام حمایت از نظام جمهوری اسلامی و پروسه صلح، بسیار معنادار و دارای پیام های روشن برای همه مخصوصا برای طالبان بود، مخصوصا برافراشتن بیرق سه رنگ جمهوری اسلامی افغانستان در همه سرک های دوحه، آن هم در شرایطی که دوحه میزبان دفتر سیاسی طالبان و هیأت مذاکره آنان شناخته می شود.
  2. ما در صلح خواهی هم برتری داریم و صادق هستیم:
    حاضر نشدن طالبان در میز مذاکره در طول سال های گذشته و تأکید آنان بر استراتژی نظامی، بهانه جویی های طالبان برای آغاز مذاکره حتی بعد از امضای توافقنامه با آمریکا، تشدید خشونت ها و جنگ ها و ترور و آدم ربایی و راهگیری ها و باجگیری ها، نپذیرفتن آتش بس و به بن بست کشاندن مذاکره فعلی با اصرار بیجا بر موضوعات خاص در طرز العمل که در حقیقت هیچ ربطی به طرزالعمل ندارد، همگی این موارد، ما را در جایگاه برتر و طالبان را از نگاه منطق در موضع دفاعی قرار داده است.
  3. هیأت مذاکره کننده جمهوریت نیز در موقعیت برتر قرار دارد:
    نمایندگی از جمهوریت معنای واقعی آن تنوع و تکثر است و نمایندگی از همه اقوام، ولایات، احزاب و اقشار اجتماعی به شمول احزاب سیاسی، نهادهای مدنی، علمای دینی، استادان دانشگاه، زنان و مردان و پیر و جوان، در عین این که هر عضو هیأت از همه ملت نمایندگی می کند و مدافع حقوق همه اقشار ملت است و نه تنها از قشر و گروهی که وابسته به آن است. شکیبایی و تحمل، منطق و استدلال و جستجوی بدیل برای هر مورد اختلافی از ویژگی های هیأت ما است.
  4. در دینداری و شریعتمداری هم ما واقعا پایبندتر و صادقتر از گروه طالبان هستیم:
    هیأت طالبان اصرار دارند که موافقتنامه بین آمریکا و طالبان مبنا و مرجع همه چیز باشد در حالی که ما پیشنهاد کرده ایم که مبنای همه چیز قرآن و سنت یا شریعت باشد و طالبان اکنون برای قدرت، از شریعت هم شانه خالی می کند. مهم تر از همه پایان یافتن منطق ادعای جهاد است. در سال های گذشته هم این ادعا غیر واقعی و یک توجیه برای ادامه جنگ و خشونت بود اما اکنون این ادعا بسیار مسخره تر از گذشته است. جهاد بر علیه چه کسانی؟ و به چه دلیل؟ آیا کشتن مردم مسلمان شهر و دهات افغانستان جهاد است؟ آیا اختطاف و راهگیری مردم عادی جهاد است؟ آیا کشتن علمایی مانند داکتر ایاز نیازی در داخل مسجد وزیر اکبر خان و کشتن مولوی عزیزالله مفلح در داخل مسجد کارته ۴ جهاد است؟ آیا انتحار در مساجد و انفجار مکاتب و اماکن ملکی و تخریب سرک ها و جاده ها جهاد است؟ آیا مردم مسلمان افغانستان همگی گویا کافر و مرتد شده اند که باید علیه آنان جهاد کرد؟ آیا این ادعا منطق شرعی دارد که جنگ علیه خارجی ها (و به ادعای طالبان کفار) متوقف اما جنگ علیه سربازان مسلمان ما مجاز و مشروع باشد؟ ادعای جهاد علیه مسلمانان بی خبری کامل از شریعت و نقض صریح احکام قرآن و سنت است. از سوی دیگر نپذیرفتن آتش بس مخالفت آشکار با نص صریح قرآن کریم است. طبق آیه شریفه و ان طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما فان بغت احدیهما علی الاخری فقاتلوا التی تبغی حتی تفئی الی امر الله… گروه طالبان از حکم خداوند سرپیچی کرده و طبق نص صریح آیه گروه باغی و یاغی شمرده می شود زیرا بر مؤمنین و مسلمین، بغی و تجاوز می کنند.
  5. گروه طالبان در همه چیز با دید تبعیض می نگرند که این هم مخالفت صریح با آموزه های دینی و با ارزش های ملی و وطنداری ما است. هیأت مذاکره طالبان نگاه و برخورد صریح تبعیض آمیز دارند نسبت به زنان و نسبت به پیروان مذاهب اسلامی و نسبت به اقلیت ها.

حضار گرامی! هموطنان عزیز!
ما امروز واقعا همگی در یک کشتی سوار هستیم و جمهوریت چتر همه ما و خانه مشترک همه ما است. ما در موقعیت برتر قرار داریم و منطق برتر از ما است. پس بیاییم همگی در عمل هم دست به دست هم بدهیم و در همه تحولات صلح و جنگ و در همه مسایل مهم ملی دارای یک صدا باشیم و از منافع ملی و از ملت و دولت و از نظام سیاسی و قانون اساسی وثیقه ملی خود با جرأت و قاطعیت حمایت کنیم و همگی تلاش کنیم که گروه طالبان را نیز قناعت بدهیم که بیایند آتش بس و صلح و آشتی را بپذیرند و در سایه همین چتر بزرگ و در کنار سایر هموطنان خود قرار گیرند و همگی باهم در کشور خود صلح عادلانه و امنیت پایدار را حاکم گردانیم.

تشکر از توجه شما
السلام علیکم و رحمت الله و برکاته.