شفقنا افغانستان – افغانستان طی دو دهه اخیر درگیر دو فرایند ناکام بود: نظام سیاسی جمهوری که سه ماه قبل به دست طالبان فروپاشید و روند صلحی که هیچ نتیجهای در پی نداشت. مولوی غلاممحمد کروخی؛ رییس علمای اهل سنت افغانستان در تهران در یک گفتوگوی اختصاصی درباره ریشههای ناکامی نظامی جمهوری گفت که جمهوریت […]
شفقنا افغانستان – افغانستان طی دو دهه اخیر درگیر دو فرایند ناکام بود: نظام سیاسی جمهوری که سه ماه قبل به دست طالبان فروپاشید و روند صلحی که هیچ نتیجهای در پی نداشت.
مولوی غلاممحمد کروخی؛ رییس علمای اهل سنت افغانستان در تهران در یک گفتوگوی اختصاصی درباره ریشههای ناکامی نظامی جمهوری گفت که جمهوریت به معنای واقعی کلمه در افغانستان شکل نگرفت و عملی نشد. به گفته او، عدهای از عناصر وابسته به نظام سرمایهداری غرب حکومت را در انحصار گرفتند و عناوین و مناسب دولتی را بین خود تقسیم کردند.
آقای کروخی همچنین درباره ناکامی روند صلح بیان کرد که اعضای شورای صلح از یک گروه بودند و در آن صاحبنظران که وجهه مردمی داشتند، حضور نداشتند.
جمهوریت به معنای واقعی کلمه در افغانستان شکل نگرفت
مولوی کروخی در بررسی زمینههای سقوط جمهوری بیست ساله و ناکامی جامعه جهانی در افغانستان گفت: «جمهوریت به معنای واقعی کلمه در کشور ما شکل نگرفت و عملی نشد. عدهای از عناصر وابسته به نظام سرمایهداری غرب حکومت را در انحصار گرفتند و عناوین و مناسب دولتی را بین خود تقسیم کردند. همانها کمکهای جهانی را که برای اعمار مجدد افغانستان تخصیص داده شده بود در اختیار گرفتند و در جهت منافع شخصی، سمتی و قومی خود استفاده کردند».
او در تشریح این وضعیت گفت: بیشتر اشخاصی که منصب دولتی داشتند از اروپا و امریکا آمده بودند و کمترین آشنایی با جامعه افغانستان را داشتند، چگونگی ارتباط با مردم سرزمینی که چهل سال در آن جنگ بوده را متوجه نبودند و صرف به فکر خوشگذرانی خود بودند. به این ترتیب، فساد و بیعدالتی آهسته آهسته جامعه را فرا گرفت. فساد و بیتفاوتی از رأس تا ذیل را گرفتار خود کرد و ناامنی اجتماعی، اقتصادی و روانی زندگی مردم را به صورت جدی تهدید نمود. همینها به صورت تدریجی بین مردم و دولت شکاف عمیق ایجاد کرد و پایههای آن را سست نمود و مردم به حکومت بیاعتماد شدند.
مردم در حکومت اشرفغنی فراموش شده بودند
او درباره جایگاه مردم در تصمیمگیریهای سیاسی افغانستان در بیست سال گذشته گفت: «در انتخابات سال ۹۲ که اشرف غنی در یک انتخابات قلابی به قدرت رسید علی رغم همه تهدیدها مردم پای صندوقهای رأی رفتند و رأی دادند به امید اینکه شاید وضعیت أسفبار بهبود پیدا کند و رأیگیران به تعهدات خود در برابر مردم عمل کنند؛ اما در عمل دیدیم حضور مردم پای صندوقهای رأی کنار گذاشته و به مردم توهین شد. وزیر خارجه امریکا آمد دست غنی را بلند کرد و گفت برو شما رئیس جمهور هستی».
وی جنگ بر سر قدرت و منصب را نقطهی مهم در کارنامهی کارگزاران حکومت جمهوری خواند و تصریح کرد: «تا آخرین روزهای حکومت فراری اختلاف و تنش برای تقسیم چوکیها تمام نشد و اغلبِ فرصتها در همین کشمکشها صرف گردید. مردم فراموش شدند و فقر گسترده، ناامنی تمام عیار، مهاجرتهای مستمر به کشورهای همجوار و اروپا، ترور و انفجار، بمباردها به مراکز غیرنظامی و کشتهشدن هر روز دهها جوان از مردم ما بالاخره وضعیت را به نفع گروه طالبان تغییر داد».
جنگ برایشان منافع سرشار اقتصادی میآورد
کروخی وابستگی و فساد را عوامل جمهوری شمرد و توضیح داد: وابستگی و اتکا به دیگران و اجانب، نارضایتی وسیع مردم را به دنبال داشت. ما حاکمیت مستقل نداشتیم و اداره کابل زیر نظر حاکمیت امریکاییها بود. امریکاییها هم به دنبال اهداف استراتژیک خود در منطقه بودند و ثبات و امنیت در کشور ما را نمیخواستند. ناامنی و جنگ حضور نظامی ایشان را توجیه می نمود و به همین دلیل جنگ در کشور ادامه پیدا کرد. امریکا به دنبال کنترل چین و روسیه، ایران و هند و دیگر کشورهای منطقه بود و مردم ما قربانی اهداف ظالمانه امریکاییها بودند.گروههایی در داخل و خارج از جنگ سود میبردند، چون جنگ جیبهایشان را پر میکرد. جگ برایشان منافع سرشار اقتصادی میآورد. از همین سبب، بر طبل جنگ میکوبیدند و هیچگاه به فکر امنیت و آسایش و معیشت مردم نبودند. به همین دلیل شرایط امروز محصول اتفاقات روزهای حکومتداری حکومت قبلی است.
شورای مصالحه ملی جامع و کشورشمول نبود
او در پاسخ به چرایی ناکامی هیئت صلح و آشتی بینالافغانی در حکومت جمهوری گفت:
نهادهایی که برای حل معضلات شکل میگرفت مبتنی بر واقعیتهای موجود در جامعه نبود؛ یعنی کشورشمول و واقعبینانه و براساس یک تحلیل جامع از رخدادها و وقایع کشور برنامهریزی نمیشد. در اغلب تصمیمگیریها منافع ملی، مشکلات مردم، مطالبات عامه، خدمترسانی به محرومین و سایر اموراتی که حکومت متعهد و ملزم به اجرای آن است در نظر گرفته نمیشد. تصمیمگیریها براساس منافع اشخاص و گروهها شکل میگرفت. حتی قراردادهای دولتی به دلالان سپرده میشد و سود آن بین واسطهها و نهادهای دولتی تقسیم میشد.
او افزود: تشکیل نهاد مصالحه ملی هم از این قاعده مستثنا نبود. همه اعضای شورای صلح از یک بخش و یک گروه بودند، جامع و کشورشمول نبودند. از افراد صاحبنفوذ و ملی که در میز مذاکره بتواند طرف مقابل را مجاب و اقناع کند تشکیل نشده بود. از افراد متخصص در مباحث سیاسی و صاحبنظران که وجهه مردمی داشتند، از علما و اساتید دانشگاه در این بحث استفاده نگردید و دیدیم نتیجه مطلوب حاصل نشد.
حکومت قبلی و همه ساختارهایش ساقط شد
مولوی غلاممحمد کروخی در پاسخ به پرسش از مقایسهی افغانستان پس از سقوط جمهوریت با افغانستان پیش از سقوط جمهوریت بیان کرد:
طبیعی است که تحولات بزرگ اجتماعی شرایط خاص خودش را دارد. حکومت قبلی و همه ساختارهایش ساقط گردید: اردوی ملی، امنیت ملی، پلیس ملی، پارلمان، کابینه حکومت، شوراهای شهر و بسیاری نهادها متلاشی شدند و جای خود را به امارت اسلامی طالبان دادند. کمی زود است حکومت قبلی و حکومت فعلی را قضاوت و مقایسه کنیم. فقط چیزی که برجسته به نظر میرسد و بسیار مهم است این که اوّلاَ امریکاییها و متجاوزان از کشور ما شکست خوردند، شکست را پذیرفتند و با سرافکندگی از سرزمین ما فرار کردند. ثانیاً جنگ پایان یافته و شاهد کشتار جوانان خود از دو طرف جنگ نمیباشیم. ثالثاً امنیت سراسری در کشور ما تأمین شده است؛ امنیتی که چهل سال بیصبرانه منتظر آن بودیم.
مردم چه گناهی دارند که در این مواجهات سیاسی و گروکشیها دچار مشکلات شوند؟!
او در ارزیابی وضعیت فعلی افغانستان گفت: مشکلات فراروی حکومت فعلی، مطالبات و تقاضاهای مردم است. فقر و گرانی بر مردم فشار آورده است و مردم فقیر در سرمای فعلی زمستان نمیتوانند خود را از سرما محافظت کنند. کشور در محاصره اقتصادی میباشد و حکومت به رسمیت شناخته نشده است. دروازههای ورود محمولههای طرف احتیاج مردم کماکان بسته میباشد. سردرگمی و آینده تاریک ذهن وفکر مردم را به خود مشغول ساخته است. به هر صورت ما باید صبر کنیم تا ماههای آینده چی اتفاقی رخ میدهد. براساس شنیدهها بعضی از کشورها آماده شدند سفارتهای خود را در کابل باز کنند و عدهای هم سفارتهایشان به کار آغاز کرده است. بدون شک مردم ما در فشار اقتصادی به سر میبرند و لازم است پولهای بلوکهشده در غرب آزاد شود، تا بلکه فرج و گشایشی در زندگی مردم رخ دهد. مردم چه گناهی دارند که در این مواجهات سیاسی و گروکشیها دچار مشکلات شوند؟!
هر حکومتی که به دنبال انحصار باشد دوام نمیآورد
مولوی کروخی در توصیف و ترسیم روزهای آینده افغانستان گفت: در صورتی که حکومت طالبان به رسمیت شناخته نشود، محاصره اقتصادی ادامه پیدا کند، رابطه بین حکومت و جامعه جهانی عادی نشود، زمینههای اشتغال و کار و داد و ستدهای تجارتی فعال نگردد، دروازههای پوهنتون به روی بانوان باز نشود، در حکومت فعلی از دانشمندان و متخصصان و اهل فکر استفاده نگردد و انحصارگرایی ادامه پیدا کند مسلماً نارضایتی عمومی را به دنبال خواهد داشت و حکومت فعلی به مشکلات عدیدهای مواجه خواهد شد. امیدواریم ان شالله خداوند رحم کند و شرایط به کشور ما عادی شود و همه مردم در یک فضای برادری و اخوت و امنیت بعد از چهل سال جنگ و درگیری و مشکلات در کنار هم زندگی کنند و این حق مردم ماست که آزاد، مستقل، دارای شغل، امنیت شغلی، امنیت سرمایه، امنیت روانی زندگی کنند.
او تأکید کرد: «افغانستان کشور همه افغانهاست: تاجیک، ازبک، هزاره، پشتون و همه بچههای همین وطن و تابعان همین وطناند و حق دارند بدون تبعیض با بهرهمندی از تمام امکانات به صورت مساوی زندگی کنند و امیدواریم حکومت متوجه این حقوق مردم باشد. هر حکومتی که بخواهد به دنبال تضییع حقوق اقلیتها، به دنبال تضییع حقوق مردم، به دنبال تضییع حقوق دیگران و به دنبال انحصار باشد طبیعی است که دوام نخواهد آورد».
Sunday, 22 December , 2024