دیروز که در مراسم جشن تکلیف دختران دانش آموز، حضرت آقا در میان شور و شعف وصفناپذیر آنان، وارد حسینیه امام خمینی(ره) شدند، در سمت راست ایشان حضور یک دختر شهید مدافع حرم خیلی به چشم آمد؛ دختر شهید رضا رستگاری، شهید مدافع حرم افغانستانی. همراهان حضرت آقا در آن صحنه، فرزندان پنج شهید مدافع حرم […]
دیروز که در مراسم جشن تکلیف دختران دانش آموز، حضرت آقا در میان شور و شعف وصفناپذیر آنان، وارد حسینیه امام خمینی(ره) شدند، در سمت راست ایشان حضور یک دختر شهید مدافع حرم خیلی به چشم آمد؛ دختر شهید رضا رستگاری، شهید مدافع حرم افغانستانی.
همراهان حضرت آقا در آن صحنه، فرزندان پنج شهید مدافع حرم بودند؛ دختران شهیدان لطفینیاسر، خزائی، داوودی، کاظمی و «رضا رستگاری». به چشمآمدن حضور فرزند شهید مدافع حرم افغانستانی در کنار رهبر معظم انقلاب، از آن روست که حضور بعضاً بیش از چهار دهه مهاجرین افغانستانی در جمهوری اسلامی ایران، نگاهها، تصمیمها و رویکردهای مختلفی را در قبال آنان به همراه داشته است، که شاید در بیشتر مواقع، کفه نامهربانیها و قضاوتهای نادرست و رفتارهای تبعیضآمیز بر رفتارهای مبتنی بر روابط مؤمنانه سنگینی میکرده است.
مهاجرینی که ناخواسته و در پی ورود ارتش متجاوز شوروی سابق به افغانستان و روی کار آمدن دولت کمونیستی که به شدت با تمامی نمادها و مظاهر دینی مقابله میکرد و صدها هزار نفر از شهروندان این کشور اعم از اهل سنت و تشیع را به جرم مسلمان بودن به شهادت رساند و یا سرنوشت نامعلومی را برای آنان رقم زد، راهی دیار هجرت شدند؛ و داستان این مهاجرت و حضور در دیار غربت از آن سالها تا کنون بیش از چهار دهه را سپری کرده است.
چهار دهه! و در این سالها پناهجویان افغانستانی که به دلگرمی فرمایش معمار کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی(رض) که فرموده بود: «اسلام مرز ندارد»، راهی ایران اسلامی شده بودند، با مشترکات دینی و زبانی، در کنار شهروندان ایرانی، روزگار سپری کردند.
جوانانشان در کنار جوانان ایرانی به دفاع از خاک ایران اسلامی در برابر تجاوز ارتش بعثی شتافتند و جان خود را برای حفاظت از آرمانهای انقلاب اسلامی نثار کردند تا مبادا گزندی به کیان انقلاب اسلامی و مرزهای سرزمین شکوهمند ایران اسلامی برسد. خانوادههایشان نیز همانند خانوادههای ایرانی در پشت جبهه به قدر توان خود، امدادرسان جبهههای حق علیه باطل شدند.
جنگ تحمیلی هم که تمام شد، در سالهای «سازندگی» با تمام توان در بازسازی خرابیهای جنگ و رونق اقتصاد ایران اسلامی نقش گرفتند و انصافاً وظیفه خود را تمام و کمال به انجام رساندند. اتفاقاً در همان «دوران سازندگی» بیشترین مرارتها و تلخیها را نیز تجربه کردند؛ … شرح آن سالها بماند برای بعد.
در سالهایی که از حضور پناهجویان افغانستانی در ایران گذشت، آرامآرام نگاههای متفاوتی نیز نسبت به آنان در جامعه ایرانی شکل گرفت؛ شماری از شهروندان ایرانی با میهمانان افغانستانی خود بر مبنای اشتراکات دینی، مذهبی و زبانی روابط عمیق، ایمانی و ناگسستنی پیدا کردند و نمودهایی از جامعه مؤمنانه را شکل دادند.
در بازار و میدان اقتصاد، داد و ستد بازاریان دو کشور گرم شد و دادوستدها بیش از پیش افزایش کرد؛ البته در همین وادی، برخی شهروندان ایرانی، اتباع افغانستانی را مزاحم بازار کار خود میدیدند… . در عرصه فرهنگ اما علیرغم اشتراکات زبانی و آئینی، برخی تفاوتها به ویژه در گویش، همواره گسل دو ملت را بیشتر نشان میداد، به ویژه اینکه برخی خواسته یا ناخواسته همین تفاوتها را محملی برای رنجاندن اتباع همسایه شرقی یافتند.
از هر شهروند افغانستانی که به عنوان مهاجر، محصل، بازاری و… در جمهوری اسلامی ایران زندگی و روزگار سپری میکند، از «تلخترین»، واژه که با آن مواجه است سؤال کنید، در پاسخ شما خواهد گفت: «افغانی»! واژهای که به قول آنان زخمزبان و کنایه و توهین را با خود یدک میکشد و نوعی نگاه «بالا به پایین» را تداعی میکند؛ بماند که «افغانی» واحد پول کشور افغانستان است و نه اینکه معرف شهروندان آن کشور باشد!
اینکه چه کسانی و با چه مشخصاتی تصویر غالب از جامعه مهاجرین افغانستانی را در ذهن شهروندان ایرانی ساختهاند، و یا چه مؤلفههایی سبب این تصویرسازی شده است و اصلاً چه تصویر و تصوری از شهروندان افغانستانی در ذهن شهروندان ایرانی، معهود است، مطلبی است فارغ از متن فعلی، اما تحولات منطقه به ویژه تحولات سوریه را میتوان نقطه عطفی در بازسازی و بازخوانی چهره واقعی مهاجرین افغانستانی مقیم ایران دانست.
زمانی که پای دفاع از حریم اهل بیت(علیهم السلام) به میان آمد و به فرمایش مقام معظم رهبری، سنگرهای دفاع از انقلاب و ایرانی اسلامی، کیلومترها آنطرفتر در خارج از مرزهای کشور شکل گرفت. رزمندگان غیور «فاطمیون» که با رشادتهای بینظیر خود، سهم عمدهای در نابودی گروهک تروریستی «داعش» ایفا کردند، فصل جدیدی را برای نگاه دقیقتر و درستتر به جامعه مهاجرین افغانستانی رقم زدند.
«فاطمیون» به واقع تبلور اخلاص، ایمان، رشادت، مردانگی و سرافرازی جامعهای بودند که سالهای سال در کنار شهروندان ایرانزمین روزگار میگذراندند و البته در گاهِ دفاع از ایران اسلامی نیز خوش درخشیده و حماسهها آفریدند.
البته در این میان، بازار زخمزبانها باز هم برقرار بود؛ همان گونه که طعن شماری نادان، خانوادههای شهدای ایرانی مدافع حرم را آزار میداد، کنایههایی که نثار «فاطمیون» و خانوادههای شهدای آنان میشد به مراتب بیشتر هم بود؛ شهدایی که به فرمایش مقام معظم رهبری، تفاوتی نیز با دیگر شهدا داشتند؛ «شهدای مجموعه برادران افغانستانی بر دیگران امتیاز دارند و آن این است که در غربت مضاعف به شهادت رسیدند».
هر چند نگاه مقام معظم رهبری به مسئله مهاجرین، چنان که در ماجرای رهنمود ایشان برای محروم نماندن هیچ کودک مهاجر افغانستانی از تحصیل مشاهده شد، مشخص و مشهود است، اما قاب تصویری که دیروز با حضور دختر شهید افغانستانی مدافع حرم، «رضا رستگاری» در کنار ایشان هنگام ورود به حسینیه امام خمینی(رض) ثبت شد، عمق و گستره نگاه ایشان را نسبت به مهاجرین افغانستانی را نشان میدهد.
«پدر امت»؛ شاید بهترین تعریف از قاب تصویر دیروز همین باشد.
نگاهی که امید میرود بسان یک رهنمود عملی سرلوحه رویکردها و رفتارهای تمامی کارگزاران جمهوری اسلامی به همنوعان، همکیشان و همزبانانی باشد که سالهاست در کنار ما زندگی میکنند و در غمها و شادیها نه کنار ما که «خونشریک» ما بودهاند.
Sunday, 22 December , 2024