خبرگزاری صدای افغان(آوا) ـ مشهد مقدس: هم‌زمان با فرارسیدن سالروز استقلال افغانستان، محمد رحیم افضلی، از بانیان مبارزات اسلامی در کشور، رئیس تشریفات و معاونت روابط بین‌الملل ریاست جمهوری دولت اسلامی افغانستان در دوران شهید ربانی، نماینده فوق‌العاده مطبوعاتی رئیس‌جمهور دولت اسلامی و رایزن فرهنگی افغانستان در تهران و عضو مجمع تقریب جهانی اسلام،  در […]


خبرگزاری صدای افغان
(آوا) ـ مشهد مقدس: هم‌زمان با فرارسیدن سالروز استقلال افغانستان، محمد رحیم افضلی، از بانیان مبارزات اسلامی در کشور، رئیس تشریفات و معاونت روابط بین‌الملل ریاست جمهوری دولت اسلامی افغانستان در دوران شهید ربانی، نماینده فوق‌العاده مطبوعاتی رئیس‌جمهور دولت اسلامی و رایزن فرهنگی افغانستان در تهران و عضو مجمع تقریب جهانی اسلام،  در گفتگو با آوا درباره این روز خاطرنشان کرد: یکی از پدیده‌هایی که به صورت دقیق، قابل روشن‌گری می‌باشد، بحث استقلال افغانستان و نسخه پیچانیده شده‌ای است که به بهانه استرداد استقلال افغانستان، مانع رشد و گسترش اسلام توسط افغان‌های مسلمان در منطقه و آسیای صغیر و کبیر گردید.
 
وی افزود، در این رابطه و با سابقه تاریخی افغانستان، ولی امر مسلمین جهان و رهبر انقلاب اسلامی، امام خامنه‌ای(حفظه‌الله تعالی) می‌فرمایند: “افغانستان یک کشور و ملت مسلمان خالص با سوابق دیرین در فرهنگ اسلامی است. ملت افغانستان حق زیادی در اشاعه  فرهنگ اسلامی دارد”.
 
افضلی افزود، واقعیت امر این است که انگلیس‌ها در برابر اراده و غیرت اسلامی شهیدان و غازیان و فاتحان ملت مسلمان افغانستان که  زنگ خطر را برای دشمنان اسلام به صدا درآورده بود، شکست خوردند. تمامی جنگ‌های افغان‌ها با معیارهای اسلامی  گره خورده بوده است.
 
این مقام پیشین دولت مجاهدین درباره شکست انگلیس‌ها خاطرنشان کرد: “انگلیسی‌ها سه دفعه از افغان‌ها شکست خوردند. شکست انگلیس در جنگ سوم نیز در نتیجه باور افغان‌ها به اسلام بود. یکی از توطئه‌های نسخه پیچانیده شده دشمنان اسلام، تبدیل روحیه اسلامی افغان‌ها به روحیه ملی و پشتونوالی بوده است، که در این زمینه، توطیه تشکیل کشور اسلامی به نام پاکستان فوق‌العاده حساب شده است”.
 
وی تأکید کرد که بحث استرداد استقلال به این عبارت که رایج شده، به خاطر انحراف مردم و تحریف تاریخ است، تا مجاهدین به نام متجاوزین، دزدان اقتصادی و غیره بدنام شوند.
 
این چهره جهادی خاطرنشان کرد: “برای بدنام ساختن مجاهدان فاتح و سرفراز ما در دفاع از اسلام، به عنوان دهشت‌افکن و پیش‌کسوتان انقلاب اسلامی به نام تندرو، ترورییست و فاندی میتالیزم تبلیغات وسیع رسانه‌ای را به راه انداخته‌اند”.
 
وی در ادامه خاطره‌ای از جنگ سوم افغان ـ انگلیس اشاره کرد و گفت: “خاطره‌ای را بشنوید به نقل از کسانی که به نوعی شاهد جنگ بوده‌اند. البته در کتابی به نام «عمق استراتژی منطقه‌یی انگلیس‌ها در انتقام از افغانستان» که در سال ۱۳۸۹ چاپ شده است. آن‌ها گفته‌اند: جنگ بین افغان‌ها و انگلیس در سپین بولدک در منطقه‌ای به نام »مرده کاریز» به درازا کشید. فرمانده انگلیس‌ها یک تن از عساکر خود را نزد فرمانده افغان فرستاد، که اگر ممکن است، مقداری از آبی که جنگجویان افغان بر انگلیس‌ها بسته بودند، باز کنند که انگلیس‌ها آب برای آشامیدن ندارند. فرمانده افغان دلیل بستن آب و این‌که چه کسی آب را بسته، جویا می‌شود، و عامل آن‌را تنبیه می‌نماید، و آب را باز می‌نماید و می‌گوید: «زه نه غوارم چه په دا حای یو بل کربلا جولوژی؛ من نمی‌خواهم در این‌جا یک کربلای دیگر ساخته شود که بگویند  آب را بستند». جالب است که فرمانده انگلیس یک ساعت به عنوان هدیه برای فرمانده افغان فرستاد، اما فرمانده افغان ساعت را دوباره برایش پس می‌فرستد. روز دیگر فرمانده انگلیس به همراه سرباز خود به دیدن فرمانده افغان آمد و دلیل این‌که ساعت را نگرفته، می‌پرسد؟ فرمانده افغان می‌گوید: “ما زنده برنمی‌گردیم، که از ساعت شما استفاده کنیم. اگر ما زنده ماندیم، شما مرده خواهید بود، که همه چیز شما غنیمت ما خواهد بود، حتی این ساعت! فرمانده انگلیس وقتی عمل انسانی و اسلامی مجاهدین و اعتقادش به اسلام را دید، برگشت و طی نامه‌ای مطلب را به فرمانده کل منعکس نمود، که در این جنگ ما برنده نخواهیم شد، پس هرچه زودتر دستور عقب‌نشینی صادر کنید”.
 
افضلی تصریح کرد؛ این‌که امروز برخی در کشور ناموس افغان‌ها را به گروگان می‌گیرند، گوش و بینی مهمان‌شان را می‌برند، و یا انتحار می‌کنند، مطمئن هستم که آن‌ها نه افغان اند و نه مسلمان!
 
اين فعال فرهنگی در ادامه بیان کرد: “مطمئن هستم که تا حال کسی این گونه به قضیه استرداد استقلال افغانستان ورود پیدا نکرده است و یا اگر کرده، منعکس نشده است. امیدوارم پیرامون قضایای مربوط به استقلال افغانستان و یا استرداد استقلال افغانستان اندکی دقت نموده و به قضاوت‌های بریده از گذشته و شاخصه‌های فرهنگی و تاریخی آن بسنده نکنیم”.
 
وی تصریح نمود: “با اطمینان از تجربه بازی‌های انجام شده در تاریخ و یا در حال انجام قدرت‌های استکباری و دولت‌های وابسته، حداقل طی نیم قرن اخیر  آموخته و دیده‌ایم، و نمی‌توانیم هر آنچه را در یک جرگه و یا مجلس و یا کودتا و امثالهم در نتیجه فشار، تهدید، تطمیع و یا توجیه اعلام نموده و عنوان می‌کنند، همان گونه بپذیریم”.
 
محمد رحیم افضلی در ادامه گفت: “کتب حدیث، تفسیر، فقه، تاریخ و امثال آن که در طول قرون متمادی از افغان‌ها صادر شده، چندین برابر آنی است که کشورهای مغرب اسلامی توانستند به وجود آورند. یعنی تولید اسلامی ملت افغانستان یکی از تولیدات درجه یک محسوب می‌شود که بسیار با ارزش است؛ بنابراین افغانستان در فرهنگ و مواریث اسلامی دارای حق و حقوقی است، که ملتی با این خصوصیات که کشورش اسلامی است، قاعدتا حکومتش هم باید اسلامی باشد”.
 
این عضو مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی بیان کرد؛ با در نظر داشتن حقیقت فرهنگی و اعتقادی مردم افغانستان، واقعیت تاریخی و استقلال آن همواره به استقلال اعتقادی و پیشینه فرهنگی  مردم گره خورده، در حالی‌که استقلال اکثر دولت‌ها همواره مرتبط به تفاهم قدرت‌های منطقه‌یی وجهانی بوده است؛ بنابر بحث استرداد استقلال بستگی به تفاهم قدرت‌های منطقه‌یی و دولت‌های مرتبط به آن‌ها داشته و دارد.
 
بر این اساس وی تأکید کرد: استقلال چیزی نبوده است که برای ملت ما مسترد شده باشد، بلکه حاصل مقاومت جهادگران و خون شهدایی است که دشمن را ذلیلانه از کشور بیرون راندند، اما در میدان گفتمان سیاسی اغفال شدند.
 
این فعال سیاسی گفت: “حداقل نسخه پیچانیده شده شکست انگلیس‌ها، اغفال سران جهاد و آرامش دشمنان اسلام(انگلیس) در هم‌جواری ما گردید”.
 
اما به گفته وی، نسخه‌ای که در بن برای ملت مجاهد ما پیچیده شد، نفاق و رویارویی جهادگران فی سبیل‌الله، ویرانی افغانستان و نابودی انگیزه‌های اسلامی است، که آتش بیار این معرکه همسایه ما پاکستان است به دنبال انتقام انگلیس‌ها از افغانستان بوده و این روند هنوز ادامه دارد.
 
افضلی در بخش پایانی صحبت‌های خود ذكر كرد؛ افغانستان در تاریخ اسلام و حتی قبل از آن، جایگاه و زیبایی خود را همانند اکثر سرزمین‌های دیگر داشته، بدون شک این کشور زمانی اهمیت خود را پیدا کرده و می‌کند، که فراتر از هر چیز، موقعیت آن را با شاخص‌های مرتبط به آن مطالعه نموده و کالبد شکافی نمائیم. و این ممکن نیست مگر این‌که ساختارشناسی دقیق آن‌را در گهواره فرهنگی و شاخصه‌های منحصر به فرد آن مورد مطالعه قرار بدهیم”.